به قدر و به کوثر به رضوان و طوبی
به وحی الهی به قران جاری
چو باشم گدای گدایان زهرا(س)
چه شب ها که زهرا دعا کرده تا ما
همه شیعه گردیم و بی تاب مولا(ع)
غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما
مسیرت مشخص،امیرت مشخص
مکن دل دل ای دل،بزن دل به دریا
که دنیا به خسران عقبی نیرزد
به دوری ز اولاد زهرا (س) نیرزد
و این زندگانی فانی جوانی خوشی های امروز و اینجا
به افسوس بسیار فردا نیرزد................
اگر مخلصانه گرفتار یاری،
اگر آبرو می گذاری به پایش،
یقینا یقینا خریدار یاری،
بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت؟
چه اندازه در ندبه ها زار یاری؟
به شانه کشیدی غم سینه اش را
و یا چون بقیه تو سر بار یاری؟
اگر یک نفر را به او وصل کردی،
برای سپاهش تو سرباز یاری
به گریه شبی را سحر کردی یا نه؟
چه مقدار بی تاب و بیمار یاری؟
دل آشفته بودن دلیل کمی نیست
اگر بی قراری بدان یار یاری
و پایان این بی قراری بهشت است
بهشتی که سرخوش ز دیدار یاری
و باران رحمت چکیدن گرفته
مبادا بدوزی نگاه دلت را
به مردم که بازار یوسف فروشی در این دوره ی بد
شدیدا گرفته
خدایا به روی درخشان مهدی
به زلف سیاه و پریشان مهدی
به قلب رئوفش که دریای داغ است
به چشمان از غصه گریان مهدی
به لب های گرم علی یا علی اش
به ذکر حسین و حسن جان مهدی
به دست کریم و نگاه رحیمش
به چشم امید فقیران مهدی
به حال نیاز و قنوت نمازش
به سبحان سبحان سبحان مهدی
به برق نگاه و به خال سیاهش
به عطر ملیح گریبان مهدی
به حج جمیلش به جاه جلیلش
به صوت حجازی قرآن مهدی
به صبح عراق و شبانگاه شامش
به آهنگ سمت خراسان مهدی
به جان داده های مسیر عبورش
به شهد شهود شهیدان مهدی
مرا دائم الاشتیاقش بگردان
مرا سینه چاک فراقش بگردان
تفضل بفرما بر این بنده ی بی سر و پا
مرا همدم و محرم و هم رکاب
سفر های سوی خراسان و شام و عراقش بگردان
آشنایی با دالایی لاما؛ عارف سازمان سیا
آشنایی با دالایی لاما؛ عارف سازمان سیا
معمولا روزنامهنگاران غربی به ندرت دالایی لاما را به چالش میکشند. وی تصویری خندان و فعال از خود به نمایش گذارده است. برای آنهایی که تبسمی ملیح و عبارات قصار ظریف را جایگزینی برای پاسخهایی عینی برای سؤالات میدانند، اکثر مطالب منتشر شده توسط وی به مانند نسیمی ملایم است که هیچ نقدی را در مورد وی برنمیانگیزد. اما وی نه یک رهبر مذهبی حامی صلح بلکه مردی است که خواهان اعطای استقلال به میلیونها طرفدار خود است که هماکنون شهروند چین محسوب میشوند. وی در حال تبلیغ نوع جدیدی از عرفان بودایی است که حامیان زیادی نیز در میان اصحاب رسانههای غولآسای غربی یافته است. بنابراین چرا نباید وی را نیز به مانند یک رهبر سیاسی و همچنین یک مروج نوعی از ایدئولوژی جدید جهانی مورد نقد و بررسی قرار نداد. در گزارش حاضر سعی شده است تا برخی از حقایق مرتبط با دالایی لاما که در ورای عبای مقدسنمای وی پنهان شدهاند مورد ارزیابی قرار گیرند.

دالایی لاما نه فقط یک رهبر مذهبی صلحطلب بلکه یک رهبر سیاسی است که باید به مانند سایر سیاستمداران زیر ذرهبین نقد و بررسی رود
تنزین گیاتسو (Tenzin Gyatso)، چهاردهمین دالایی لامای تبت است. دالایی لاماها بانفوذترین چهره در دودمان گلوپا (Gelugpa) در میان بوداییهای تبتی هستند. دالایی در زبان مغولی به معنای اقیانوس است. لاما نیز یک کلمه سانسکریتی به معنای استاد مذهبی میباشد. بدین ترتیب دالایی لاما به معنای "استاد اقیانوسی"ٰ به معنای "استادی که از نظر معنوی به مانند اقیانوس عمیق است" میباشد. البته دالایی لامای چهاردهم توانسته است کنترل سایر دودمانها را بدست گیرد. وی در سال 1989 برنده جایزه صلح نوبل شد و تلاشهای زیادی در جهت جدایی تبت از چین انجام داده است. تبتیها بر اساس سنت خود بر این باور هستند که دالایی لاما تناسخ پیشینیان خود و مظهر "بودیستاوای مهربان" (Bodhisattva of Compassion) است.
![]() | ![]() |
دالایی لاما در دیدار با رهبران آمریکا
تاریخچه
لهامو تاندوپ (Lhamo Thondup) پنجمین فرزند یک خوانواده روستایی 16 فرزندی بود که در 6 جولای 1935 در تاکستر (Takster) واقع در بخش شرقی تبت از مادر زاده شد. مقامات رسمی و مذهبی پس از چندین ماه جستجو و بر اساس نشانههایی (به مانند خواب یکی از مقامات، داستان چرخیدن سر مومیایی دالایی لامای سیزدهم به سوی مکان زندگی وی و نیز چندین آزمایش) اعلام نمودند که روح دالایی لامای سیزدهم در لهاموی دو ساله حلول کرده است. پس از این واقعه بود که نام وی به تنزین گیاتسو تغییر کرد.

لهامو تاندوپ در دو سالگی به عنوان دالایی لاما (تنزین گیاتسو) انتخاب شد.
تنزین آموزشهای مذهبی خود را از سن شش سالگی آغاز نمود. وی در 11 سالگی با یک کوهنورد اتریشی به نام "هاینریش هارر" (Heinrich Harrer) آشنا شد که تبدیل به معلم وی در مورد جهان خارج از تبت و معبد شد. این دو تا سال 2006 و مرگ هارر با یکدیگر دوست بودند.
در سال 1950، و در سن پانزده سالگی، تنزین به قدرت سیاسی خود به عنوان دالایی لاما به صورت کامل دست یافت با این حال حکومت وی دیری نپایید. در اکتبر همان سال ارتش جمهوری خلق چین به تبت حمله کرده و آنجا را تسخیر نمودند. در سال 1954، دالایی لاما برای انجام مذاکرات صلح با مائو عازم پکن شد با این حال افزایش درگیریها باعث قیام مردم تبت در سال 1959 گردید.[1] متعاقب این امر و انتشار ادعاهایی مبنی بر طرح ترور دالایی لاما توسط دولت چین، وی به همراه چندین هزار نفر از طرفداران خود و نیز تعدادی از جاسوسان سیا عازمداراماسالای هند شده و در آنجا دولت در تبعید تبت را با حدود 80/000 نفر از طرفداران خود تأسیس نمود.[2] متعاقب این امر دولت چین وی را متهم به تجزیهطلبی نمود. وی از آن زمان تاکنون تبدیل به یک چهره مشهور و نمایشی شده است که به مانند یک استاد و مرشد صلحطلبی و گاندی عصر جدید در تلاش برای آزادی مردم خویش از طرق صلحطلبانه و به اصطلاح مدنی است. اما آنچه که در رسانههای غربی مورد اشاره قرار نمیگیرند ارتباطات گسترده وی با شبهنظامیان جداییطلب تبت طی دهههای گذشته و همچنین پیوند نزدیک او با سازمان جاسوسی سیا است.
نقش سازمان سیا در ورای قبای مقدس دالایی لاما
از میان دروغهای زیادی که در مورد دالایی لاما گفته میشود، مهمترین آنها ادعای صلحطلب بودن وی است. واقعیت این است که از اواسط دهه 1950 تا اواسط دهه 1970 یک جنبش مسلحانه تبتی وجود داشت که توسط سازمان سیا مورد حمایت قرار میگرفت.

دالایی لاما در کنار شبهنظامیان تبت
بر اساس یکی از اسناد وزارت امور خارجه به تاریخ 9 ژانویه 1964، دولت آمریکا حمایتهای مالی گستردهای را به شبهنظامیان و همچننی شخص دالایی لاما اختصاص میدهد. در این سند میخوانیم:
"برنامه "فعالیت تبت" سازمان سیا شامل اقدامات سیاسی، تبلیغات و اقدامات شبهنظامی [...] میشود. هزینه "برنامه تبت" در سال مالی 1964 را با ارقام تقریبی به شرح زیر میتوان بیان نمود:
1. حمایت از 2100 شبهنظامی تبتی مستقر در نپال – 500/000 دلار
2. کمک هزینه به دالایی لاما – 180/000 دلار
3. [یک خط از سند از طبقهبندی خارج نشده است] (هزینههای تجهیزات، حمل و نقل، نصب، اجراء و آموزش) – 225/000 دلار
4. هزینههای اداره اردوگاه آموزشی مخفی در کولورادو – 400/000 دلار

اردوگاه آموزشی سیا برای شبهنظامیان تبتی در فلوریدا
5. خانههای تبت در نیویورک، ژنو و [کمتر از یک خط از سند از طبقهبندی خارج نشده است] (1 الی 2 سال) – 75/000 دلار
6. حمل و نقل هوایی نیروهای تبتی آموزش دیده از کلورادو به هندوستان – 185/000
7. هزینههای متفرقه (هزینههای اجرایی [کمتر از یک خط سند از طبقهبندی خارج نشده است] تجهیزات و تدارکات برای گروههای شناسایی...) – 125/000 دلار
8. برنامه آموزشی برای 20 نفر از افسران رده پایین تبتی – 45/000 دلار
مجموع – 1/735/000 دلار"[3]

دالای لاما یکی از افراد حقوقبگیر سازمان سیا بوده است
مأمورین سیا فراری دهندگان دالایی لاما به هند
سازمان سیا علاوه بر کمکهای آموزشی و نقدی به شبهنظامیان طرفدار دالایی لاما در برنامه فرار وی از تبت از نیز نقش داشت. بنا بر اسناد سازمان سیا که اخیرا منتشر شدهاند، نیروهای آموزش دیده توسط سیا که دالایی لاما را همراهی میکردند به صورت مستقیم با مأمورین سیا در ارتباط بودند. در پیام زیر همراهان دالایی لاما درخواست دریافت سلاح میکنند.

سند درخواست سلاح از سیا توسط همراهان دالایی لاما
البته پس از استقرار دالایی لاما در هندوستان و طی جنگ ویتنام دولت آمریکا تصمیم گرفت که دالایی لاما را به ویتنام منتقل نماید تا وی در آنجا با تأثیری که بر جامعه بودایی آن کشور دارد بتواند آمریکا را در پیشبرد برنامههایش یاری رساند. وی البته به ویتنام نرفت و بجای آن در نوامبر 1957 به ژاپن و تایلند مسافرت نمود. این سفرها اولین بازدیدهای خارجی دالای لاما پس از ترک تبت در سال 1959 بود.[4]
لینک دانلود فیلم
دالایی لاما در اسرائیل
دالایی لاما در سال 2009 میلادی، قبل از دیدار با اولمرت به یک مراسم عبادی دعوت شد که در این مراسم شرکت کرد. به گفته حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدتقی فعالی، مدرس حوزه و دانشگاه و نگارنده 9 جلد کتاب در باب جنبشهای نوظهور معنوی، اگر کسی با کلاه خاخامی در مقابل دیوار "توبه یا ندبه" در اورشلیم، پایتخت فلسطین اشغالی تعظیم کند، این عمل بدین معنا است که وی رسماً اعلام کرده عضوی از جامعه صهیونیزم جهانی است.
این مدرس حوزه و دانشگاه تصریح کرد: دالایی لاما بعد از تعظیم در مقابل دیوار ندبه به دیدار اولمرت رفت و اولمرت ده هزار دلار با عنوان کمک به خیرین به وی عطا کرد. همچنین شخصیتهای صاحب مقام اسرائیل چندین لوح تقدیر به وی دادند[5].

تعظیم دالایی لاما با عرقچین مخصوص یهودیان در کنار دیوار غربی مسجد الاقصی
نظرات پلورالیستی دالایی لاما در مورد همجنسبازان
در نظر وی روابط جنسی از راههای غیر معمول (شامل همجنسبازی) در آیین سنتی بودا و برای بوداییها پذیرفته شده نیست. اما وی در ادامه بدین مورد اشاره میکند که هماکنون در دوران مدرن تمام این نوع رفتارها رواج دارند، رفتارهای جنسی که به دیگران آسیب نمیرسانند باید مورد پذیرش قرار گیرند و جامعه باید از یک دیدگاه سکولار به زنان و مردان همجنسباز نگریسته، به آنها احترام گذارده و ایشان را در خود بپذیرد.[6] در مصاحبه با مجله آوت در سال ۱۹۹۴، دالایی لاما توضیح داد: "اگر کسی پیش من بیاید و بپرسد که آیا همجنسبازی درست است یا نه، من خواهم پرسید: نظر شریک زندگی شما چیست؟ اگر شما هر دو توافق دارید، آن زمان فکر میکنم بتوان گفت که رابطه دو مرد یا دو زن با یکدیگر در صورت رضایت هر دوی آنها در صورتی که هیچ ضرری به دیگران نرسانند مسالهای نیست."[7]

دالایی لاما: جامعه باید همجنسبازان را پذیرفته و به آنها احترام گذارد
با این حال، در سال ۱۹۹۶ در کتاب خود بنام "فراتر از تعصب"، او صریحاً میگوید،" همجنسگرایی، چه بین مردان و یا بین زنان، به خودی خودنادرست نیست، چیزی که نادرست است استفاده از عضو نامناسب برای برقراری رابطه میباشد.[8] وی در سال ۱۹۹۷ توضیح داد که اساس این آموزشها نامعلوم است و تصدیق نمود که احتمال دارد برخی از این آموزهها مختص گروهی از مردم با فرهنگ و تاریخی خاص باشد، وی در همین حال موضع تاریخی بودیسم سنتی را (که در تضاد با آراء شخصی وی بودند) چنین توضیح داد که بودیسم همجنسبازی و روابط جنسی با جنس مخالف از طرق غیر معمول را نفی میکند. از نقطه نظر یک بودایی، همجنسبازی یک رفتار جنسی تحریف شدهاست." با این وجود، وی اعلام نمود که بودیسم دعوت به احترام، مهربانی و رفتار برابر در قبال همه، شامل همجنسبازها میکند. [9]
بودایی از شرق و معنویت نوظهور غربی
از دیدگاه علماى ادیان ابراهیمى نیز نمى توان آیین بودا را "دین" نامید؛ زیرا این آیین، مبدأ اعلى و وجود امور ماوراء الطبیعى و غیرمادى را برنمى تابد و ماده را تنها موجود ازلى و ابدى مى شمارد که خالقى نداشته است. به تعبیر دیگر، مفهوم ذهنى بودا از دین، مفهومى کاملاً اخلاقى است. او در همه چیز به رفتار و سلوک توجه دارد و به مراسم آیینى یا پرستش ما بعدالطبیعه یا خداشناسى..." بى اعتناست.[10] در هر حال، در گزارش حاضر سعی نداریم تا به بررسی و نفد آئین بودا بپردازیم اما ذکر این نکته حائز اهمیت است که بدانیم دالایی لاما هم به عنوان یکی از پیروان بودیسم و هم با توجه به آنچه در مورد خود در کاتبش نوشته است اعتقادی به وجود خدا ندارد. در حقیقت مجموعه اعتقادات وی را میتوان نوعی آئین زمینی برای زندگی نامید که هدف اعلی آن دستیابی به خوشی در زندگی است. در زیر به بخشی از دیدگاههای وی در مورد هداف از ندگی اشاره میشود.
هدف از زندگی جست و جوی خوشبختی است بدون اینکه دین داشته باشی یا نداشته باشی.[11]

حاکمیت رهبری معنوی در تبت هیچ مخالفتی از جانب کشورهای سکولار و لائیک برنمیانگیزد
از دالايي لاما، ميپرسند بزرگ ترين آرزوي شما چيست؟ پاسخ ميدهد، خوراكي خوب و خوابي خوش. اين سخن او براي اين است كه آرامش و شادي در بي آرزويي است. و بيآرزويي او به از دست دادن همت بلند منجر شده است و نتوانسته وارستگي را با بلند همتي جمع كند. به راستي اگر گوهرهاي گرانبهاي معنوي بشر اين طور تباه شود و در بين مردم اين گونه مسخ شده جابيفتد، چگونه ميتوان دوباره آنها را به انسان باز گرداند. دالايي لاما ميگويد ممكن است كسي با اعتقاد به خدا به آرامش برسد و ديگري با انكار خدا هر كدام بايد داروي مورد نياز خود را انتخاب كنند.[12]

یقینا سردمداران آمریکا هیچ مشکلی با معنویت مورد نظر دالایی لاما ندارند
باید به این واقعیت اشاره نمود که حمایت سازمان سیا و به طور کلی صاحبان جهانی زر و زور از دالایی لاما هم به منظور مواجه ساختن چین با چالشی درونی و هم ترویج نوعی از عرفان انسانمدارانه است که در آن نیل به نوعی سرخوشی مادی در رأس اعتقادات فرد قرار میگیرد. اگرچه که دولتها و نهادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی غربی به طور مداوم بر جدایی دین از سیاست تأکید کردهاند اما هماکنون خود به حمایت از استقرار نظامی به رهبری یک راهب در کشوری که قرار است از چین جدا شود میپردازند. امروزه جهان سرمایهداری به حمایت از مارکسیستی (دالایی لاما خود را یک مارکسیست میخواند) میپردازد که در حال مبارزه با حاکمیت یک کشور کمونیست است. دالایی لاما درست به مانند یکی از ستارگان هالیوود در رسانههای غربی مورد تمجید و ستایش قرار میگیرد. هماکنون دنیای غرب پس از سالها مبارزه با حاکمیت دینی، در عصر برگشت بسوی ایمان، پرچم ترویج معنویت مورد نظر خود را برافراشته ودست به تولید، صدور و تشویق گرایش جوانان به عرفانهای کاذب و وارداتی میپردازد که عرفان و آئین دالایی لاما یکی از آنها است، عرفانی که در آن متعلقات فرهنگی نظام چند صد ساله سرمایهداری یعنی سعی در کسب لذت و خوشی بیشتر در جامهای جدید به مصرفکنندگان القاء میگردد.
[1] http://www.biography.com/people/dalai-lama-9264833?page=1
[2] http://www.bbc.co.uk/news/world-asia-pacific-12700331
[3] http://www.state.gov/www/about_state/history/vol_xxx/337_343.html
[4] http://www.westernshugdensociety.org/photos/dalai-lama-vietnam-war/
[5] http://www.hawzah.net/fa/newsview.html?NewsID=91462
[6] http://www.religioustolerance.org/hom_budd.htm
[7] OUT Magazine February/March 1994
[8] Beyond Dogma by the Dalai Lama
[9] "Dalai Lama Urges Respect, Compassion, and Full Human Rights for All, including Gays". Conkin, Dennis. Bay Area Reporter, 19 June 1997
[10] http://www.porsojoo.info/fa/node/2223
[11] http://www.bamboointhewind.org/teaching_dalaiquotes.html
[12] http://akhlagh.porsemani.ir/node/618
سال نو سال ظهور ان شاالله
سلام قولا” من رب الرحیم
سلام علئ موسى و هارون
سلام علئ ابراهیم
سلام علئ نوح فى العالمین
سلام علئ المرسلین
سلام علئ إلیاسین
سلام هی حتى مطلع الفجر…
گلها همه با اذن تو برخواسته اند
از بهر ظهور تو خود آراسته اند
مردم همه در لحظه تحويل حتما
اول فرج تو از خدا خواسته اند
خوش آن دمی که بهاران قرارمان باشد
ظهور مهدی زهرا بهارمان باشد …
عیدتان مبارک باد
صدمبارک به تو آن عیدکه فردا باشد / نـوروز نـوید وصـل دلـها بـاشـد
امـیـد که با فضل خداوند جـلـیّ / سـال فـرج مـهـدی زهـرا باشـد
سال نو بر شما مبارک باد
بهار، همه طراوتش را مدیون یک گل است:
گل زیبای نرگس …
عید مبارک
اللهم عجل لولیک الفرج
زنان در حکومت امام زمان (عج)
زنان در حکومت امام زمان (عج) چه کسانی هستند؟ زنان در حکومت قائم آل محمد ، علیهالسلام ، چه میکنند؟ چه کسانی هستند؟ چند نفرند؟ از کجا میآیند و چه مسئولیتی برعهده دارند؟
ما در این نوشتار کوتاه نقش زنان در زمان ظهور امام زمان علیهالسلام، را مورد بررسی قرار دادهایم . براساس برخی از روایات ، حضور و نقش این زنان ازنظر زمان و موقعیت ، چهارگونه است :
الف) حضور پنجاه زن در بین یاران امام اولین گروه از زنانی که به محضر امام زمان میشتابند آنهایند که در آن ایّام میزیستهاند و همانند دیگر یاران امام، علیهالسلام ، به هنگام ظهور در حرم امن الهی بهخدمت امام ، علیهالسلام ، میرسند . در اینباره دو روایت وجود دارد:
روایت اول : امّ سلمه ضمن حدیثی درباره علایم ظهور ، از پیامبر(ص) روایت کرده است که فرمود :"در آن هنگام پناهندهای به حرم امن الهی پناه میآورد و مردم همانند کبوترانی که از چهار سمت به یک سو هجوم میبرند بهسوی او جمع میشوند تا اینکه در نزد آن حضرت سیصد و چهاردهنفر گرد میآیند که برخی از آنان زن میباشند که بر هر جبار و جبار زادهای پیروز میشود."
روایت دوم : جابربن یزید جعفی ، ضمن حدیث مفصلی از امام باقر(ع) ، در بیان برخی نشانههای ظهور نقل کرده که :"بهخدا سوگند، سیصد و سیزده نفر میآیند که پنجاه نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلی در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد . این است معنای آیه شریفه : «هرجا باشید خداوند همه شما را حاضر میکند . زیرا او بر هر کاری توانا است» .
پنجاه زن از سیصد و سیزده نفر! نکته شگفت در این دو روایت این است که میفرماید : سیصد و سیزده مرد گرد آیند که پنجاه نفر ایشان زن هستند! دوم آنکه : در روایتی که نام یاران برشمرده شده است نام هیچ زنی وجود ندارد .
در پاسخ این شبهه میتوان گفت : این چند نفر در زمره همان سیصد و سیزده نفر هستند . زیرا اولاً امام ، علیهالسلام ، میفرماید : «فیهم» ؛ یعنی در این عده پنجاه زن میباشد .
دوم : شاید تعبیر مردان بدین سبب باشد که بیشتر این افراد مرد هستند و این کلمه از باب فزونی عدد مردان ، چنین ذکر شده است .
سوم : اگر مقصود همراهی خارج از این عده بود امام میفرمود : «معهم» ، نه اینکه بفرماید «فیهم» ، زیرا این سیصد و سیزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شدهاند و همه یاران و فرماندهان عالیرتبه و ازنظر مقام و قدرت درحد بسیار بالایی هستند که برخی با ابر جابهجا میشوند و اینها بدون شک با بقیه مردم آن زمان فرق بسیار دارند.
بنابراین اگر بگوییم آنها جزو همان سیصد و سیزده نفر هستند برای آنها رتبه و موقعیت ویژه قائل شدهایم و اگر بگوییم در زمره یاران دیگر حضرت باشند از امتیاز کمتری برخوردارند .
ب) زنان آسمانی دسته دوم چهارصد بانوی برگزیده هستند که خداوند برای حکومت جهانی حضرت ولیعصر، علیهالسلام ، در آسمان ذخیره کرده است و با ظهور آن حضرت به همراه حضرت عیسی ، علیهالسلام ، به زمین میآیند .
ابوهریره از پیامبر ، (ص) روایت کرده که :"عیسیبن مریم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترین و شایستهترین افراد روی زمین فرود خواهد آمد."
آیا این زنان از امتهای پیشین هستند یا امت اسلامی زمان پیامبر ، صلّی اللَّه علیه و آله ، و معصومین ، علیهمالسلام ؛ یا از دورانهای مختلف؟ آنها از چه زمان و به چه علت به آسمان برده شدهاند و برای عهدهداری منصبی در حکومت حضرت میآیند یا برای مسایل دیگر؟ اینها پرسشهایی است که این حدیث از آنها چیزی نمیگوید .
ج) رجعت زنان سومین گروه از یاوران حضرت بقیه اللَه، علیهالسلام ، زنانی هستند که خداوند به برکت ظهور امام زمان آنها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند نمود . این گروه دو دستهاند : برخی با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخی دیگر فقط از آمدنشان سخن به میان آمده است .
در منابع معتبر اسلامی نام سیزده زن یاد میشود که به هنگام ظهور قائم آل محمد، صلّیاللهعلیهوآله، زنده خواهند شد و در لشکر امام زمان به مداوای مجروحان جنگی و سرپرستی بیماران خواهند پرداخت .
طبری در دلائل الامامه ، از مفضلبن عمر نقل کرده که امام صادق فرمود :همراه قائم آل محمد ، سیزده زن خواهند بود . گفتم آنها را برای چه کاری میخواهد؟ فرمود : به مداوای مجروحان پرداخته ، سرپرستی بیماران را بهعهده خواهند گرفت .
عرض کردم : نام آنها را بفرمایید . فرمود : قنواء دختر رشید هجری ، ام ایمن ، حبابه والبیه ، سمیه [مادر عمار یاسر] ، زبیده ام خالد احمسیّه ، ام سعید حنفیه ، صیانه ماشطه ، ام خالد جهنّیه . «صیانه ماشطه» در زمان حضرت موسی میزیسته است و مادر عمار یاسر در ابتدای بعثت به شهادت رسید.
«حبابه» در زمان علی ، علیهالسلام ، و «قنواء» در زمان امام حسن و امام حسین، علیهالسلام ، و بقیه در زمانهای دیگر زندگی میکردهاند . این گروه سیزده نفری رجعت خواهند کرد و خداوند برای قدردانی از آنها ، به برکت امام زمان(عج) آنها را زنده خواهد کرد . در این روایت امام صادق ، علیهالسلام ، از آن سیزده زن فقط نام نه نفر را یاد میکند .
در کتاب خصایص فاطمیّه بهنام نسبیه ، دختر «کعبه مازینه» ، و در کتاب منتخبالبصائر بهنام «وتیره» و «أحبشیه» اشاره شده است .
د) بانوان منتظر چهارمین گروه یاوران امام زمان بانوان پرهیزکاری هستند که پیش از ظهور حضرت بقیه الله، علیهالسلام، رحلت کردهاند. به ایشان گفته میشود: امام تو ظاهر گشته است، اگر مایلی میتوانی حضور داشته باشی.
آنان نیز به اراده پروردگار زنده خواهند شد . رجعت زنان مربوط به گروه خاصی نیست و هر بانویی تقوا پیشه کند و خود را با خواستهها و شرایط زندگی در حکومت مهدی آل محمد، علیهالسلام، تطبیق دهد ممکن است در آینده از رحمت خداوندی بهرهمند گشته، برای یاری امام زنده شود .
یکی از آن شرایط خواندن دعای «عهد» است که در فرد، نوعی آمادگی برای پذیرش حکومت آخرین ذخیره الهی ایجاد میکند .
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
منبع خبر: ایونا سایت شیعه نیوز
شبهه مهدویت
با
توجه به این که نام پیامبر صل الله علیه وآله در تورات ذکر شده است،چرا
نام حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف به صورت صریح در قرآن نیامده است؟

الگو گرفتن یک الگو
جواني علي (ع) الگويي براي جوانان
مي گويند بايد از حضرت علي (ع) الگو بگيريم! اما چگونه؟!... من يک جوان هستم! يک جوان با خصوصيات خاص دوران جواني! يک جوان با شور و نشاط خاص اين دوران که به خنده و تفريح , به شور و احساست نياز دارد و الگویی که مرا به شور آورد
با تمام اين حرفها , باز هم الگو براي تو و براي همه , مولاي متقيان است : و بخصوص جواني شان
ادامه مطالب
جنبش دیدار با امام

عمل به فراز دعای ماه مبارک رمضان

"اللهم اشبع کل جائع"
اگر هر ایرانی ۲۰۰۰۰ تومان به قحطی زدگان سومالی کمک کند همه ۱۲ میلیون نفر از مرگ نجات پیدا میکنند.راستی غیر مسلمانان کمک میکنند ولی آنها با زبان روزه فقط از مسلمانان کمک میخواهند.
بانک ملی ایران ۹۹۹۹۹
یا علی التماس دعا از همگی عزیزان
قبول باشه
القاب امام زمان .مهدی
القاب امام زمان / مهدی ........ مهدی به معنای شخص هدایت شده می باشد و به جهت این که خداوند منان حضرت مهدی (عج) را به امور غیبی و پنهانی، که احدی از مردم به آنها آگاهی ندارند، هدایت و راهنمایی می نماید. به ایشان مهدی (عج) می گویند، چرا که نبی مکرم اسلام در احادیث مختلف به این نام مبارک اشاره فرموده و آن را به مسلمانان بشارت داده اند. امام باقر (ع) می فرمایند: مهدی آل محمد (ص) به تمام امور پنهان و آن چه در دل مردم نهفته است رهنما می شود.

رجعت
منبع پاسخ :دفتر تبليغات اسلامي
برگرفته از سایت منتظران


میلاد مولی الموحدین مبارک باد
بار دیگر زمین وآسمان به پاس قدوم یگانه پدر مهربان دو عالم گلباران شد.
میلادت مبارک ای فخر زمینیان

تا به ایوان نجف شوق رسیدن دارد
نمک سفره ام از حضرت زهراست ولی
باده از دست یدالله چشیدن دارد
...
آتش عشق تو افتاد به خار و خس دل
پس بدم دم به دم این شعله دمیدن دارد
همه ذرات جهان گرد علی می گردند
این طوافیست به والله که دیدن دارد
تکیه بر کعبه بزن وارث شمشیر دو دم
اشهد و ان علی از تو شنیدن دارد
ظفر از عشق علی سینه سپر باید کرد
تا علی هست به دل ... قلب تپیدن دار
شب آرزوها و هدیه برای نیمه شعبان
در این ماه پربرکت الهی ،آرزو میکینم که خدا به هممون توفیق عبادت پاک وخالصانه روعطا کنه ،امشب یکی ا زبهترین شبای ساله،اولین شب جمعه ماه رحب،لیله الرغائب،شب آرزوها ،شبی که سفارش زیادی برای احیاء این شب شده،شبی که خدا درای رحمت رو به روی بندهاش باز گداشته تا هرکسی به قدر وسعش ازاون بهره ببره ،التماس دعای ویژه از همه عزیزانم اول برای آقامون بعد هم اگه قابل دونستین برای این بنده محتاج دعا البته مثل من زیادن،چه خوبه که امشب برای برآورده شدن آرزوهای همه دعا کنینم،چه قدر قشنگ میشه اگه همه با هم برای هم دعا کنیم ، به امید روزی که همه با هم در کنار یار همآقامون امام زمان این شب رو احیاءبگیریم .
الهی آمین ،
عاشقای امام زمان از دیروز تا ولادت امامعصر عج الله تعالی فرجه الشریف ،چهل روز فرصت مونده ،تو تین چهل روز چه هدیه ای میتونیم برای آقا آماده کنیم ؟ چهل تا دعای عهد باصفا،چهل روز نماز اول وقت ،چهل روز زیارت عاشورا ،جهل روز ترک گناه،چهل روز قرآن خوندن ،چهل روز صدقه به نیت آقا دادن،چهل روز مطالعه راجع به آقا،خوندن وحفظ کردن چهل حدیث مهدوی،چهل تا دعای عظم البلا،و.............. شایدم چهل روز اخلاق خوب وکارهای خیر کردن .
وای چی میشه اگه خدا توفیق بده وبتونیم نیمه شعبان امسالمون رو با دست پر خدمت آقا برسیم ...
شما چه هدیه ای آماده میکنی ؟ هرهدیه ای که داری ،قبول درگاه خدا ،فقط دعا برای بقیه ی دوستانتم ضمیمه هدیه ات کن که به برکت دعای اونها دعای هممون مستجاب شه ،الهی آمین .
تشکر از دوستان همیشه همراهم
بسم رب المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف
سلام به تمامی عزیزان و ذوستان همیشه همراهم
به خاطر شرکت در طرح ختم قرآن خیلی ممنون وانشاالله که مورد قبول از همگی شما عزیزان واقع شده باشد.
اجرکم عند الله و التماس دعای فرج

ختم دسته جمعی قرآن
بسم رب المهدی علیه السلام
زهرا جان ، ای که گفتی "عجل "ومرگت رسید!
عجلی گو تافرج آید پدید.

سلام دوستان عزیز
ایام فاطمیه رو به آقامون امام زمان وهمه ی شما شیعیانشون تسلیت میگم .یک ختم قرآن رو به روح پاک ومطهر خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها هدیه میکنیم .انشاالله که مورد قبول واقع شود . (زمان طرح:نامحدود)
التماس دعای فرج از همگی شما عزیزان
| جزء۱ آخرالزمانی | جزء۲ تقوائی | جزء۳ آخرالزمانی | جزء۴ سعیده | جزء۵ وفا | جزء۶ سعیده |
| جزء۷ مبلغ | جزء۸ وحیده | جزء۹ وحیده | جزء۱۰ ندا | جزء۱۱ | جزء۱۲ آراس والناز |
| جزء۱۳ آراس والناز | جزء۱۴ مهدی | جزء۱۵ هو السامع | جزء۱۶ | جزء۱۷ | جزء۱۸ |
| جزء۱۹ | جزء ۲۰ پلاک 14 | جزء۲۱ | جزء۲۲ مریم | جزء۲۳ | جزء۲۴ ربابه |
| جزء۲۵ تیمور | جزء۲۶ | جزء۲۷ روح الله | جزء۲۸ خادم خدا | جزء۲۹ پیام صادق | جزء۳۰ تقوائی |
اعتراض به کشتار مردم بحرین
اين تجمع با هدف اعتراض به كشتار مردم بحرين و درخواست خروج نيروهاي سعودي از اين كشور انجام ميشود.
جمعه 26 فروردین ماه 1390
ساعت 15-18
مقابل سفارت بحرین

ولادت عمه گرامی آقا امام زمان بی بی زینب مبارک

تو فرزند کوثری! تو جرعه ناب کوثری!
نامت همیشه درس آموز عزت و یادت هماره الهام بخش شرف و مردانگی باد...
سلام بر تو ای دخت پاک گوهر علی و زهرا !
ضرورت وفضیلت انتظار
انتظار یک اصل اساسی اعتقادی شیعی
شعر زیبا وحماسی کاظم رستمی هدیه به انقلابیون وشهدای بحرین

چقدر تشنه مانده ام
به فدای لب تشنه ات پسر فاطمه
بیا الهی عظم البلا بخوانیم...
الیس الصبح بقریب...

بهار
یا رب؛ عید است عطا بر همه ده
بر ماتم و اندوه همه خاتمه ده
پایان غم همه ظهور مهدی است
تعجیل فرج به مهدی فاطمه ده

عید آمد و هرکس عیدی از یار می دارد هوس
عید ما و عیدی ما دیدن یار است و بس
// اللهم عجل لولیک الفرج //
ما هنوز منتطریم (دعای فرج به سفارش حضرت رضا)
بِسمِ اللهِ الرَحمنِ الرَحیم
اللهُمَ أصلِح عَبدَکَ وَخَلیفَتَکَ بِما أصلَحتَ بِه أنبِیآئَکَ وَرُسُلَکَ وَحُفَهُ بِمَلائِکَتِکَ وَأیِدهُ بِرُوحِ القُدُسِ مِن عِندِکَ وَاسلکهُ مِن بَینِ یَدَیهِ وَ مِن خَلفِه رَصَداً یَحفَظُونَهُ مِن کُل سُوءٍ وَاَبدِلهُ مِن بَعدِ خَوفِه اَمناً یَعبُدُکَ لا یُشرِکُ بِکَ شَیئاً وَلا تَجعَل لِاَحَدٍ مِن خَلقِکَ عَلی وَلیِکَ سُلطاناً وَائذَن لَهُ فی جِهادِ عَدُوِکَ وَعَدُوِهِ وَاجعَلنی مِن اَنصارِه اِنَکَ عَلی کُلِ شَئٍ قَدیر
9ربیع الاول
۹ربیع الاول سالروز به امامت رسیدن امام زمان ارواحنا له الفدا بر تمام مسلمین جهان مبارک باد
امامت امام مهدی علیه السلام
امامت از اصول دین است .امام به معنای پیشوا وائمه است .در اصل به آنچه که از از او پیروی میشود امام میگویند خواه کتاب باشد یا انسان حق باشد یا باطل .
رهبری در اسلام از اصول دین است نه فروع دین وتوحید که اولین اصل دین است زمانی نمادین میشود که حاکم جامعه امام معصوم باشد وگرنه به جای توحید شرک وطاغوت سبز میشود .
اصولا یک جامعه بدون قانون ورهبر حق مساوی با جنگل است وهریک از قانون ورهبر مکمل یکدیگر وجدایی ناپذیرند.شناخت وتوجه به معاد وآشنایی با مسایل ملکوتی آن جز از طریق امام معصوم ممکن نیست . امامت است که به نماز جان میدهد. به حج وروزه جهت میدهد .به جهاد مشروعیت میدهد. وفرائض الهی را احیا میکند .
به همان دلایلی که به پیامبر نیاز داریم به امام هم نیاز داریم .آیا میتوان قبول کرد که هدف از آفرینش انسان رشدو کمال ودر مسیر خدا قرار گرفتن باشد ولی در این میان راهنمایی در کار نباشد؟ آیا میشود قبول کرد که انسان عاشق رسیدن به مقام والای انسانی باشد ولی در خارج چنین الگویی وجود نداشته باشد ؟جامعه بدون امام یعنی هرج ومرج وکدام عقل ووجدان آن را میپذیرد؟
حضرت علی علیه السلام میفرمایند: وجود رهبر برای مردم ضروری است
خواه نیکوکار باشد یا بدکار.
امام رضا علیه السلام میفرمایند : امامت ورهبری حق زمام دین است ومایه ی نطام بخشیدن به مسلمانان وصلاح امور دنیوی وعزت مومنین است " امامت اساس اسلام رشد یافته است ."
حال این سوال مطرح است با وجود قرآن دیگر چه نیازی به امام هست؟
در پاسخ باید گفت که قرآن کتاب قانون است و قانون به مفسر ومجری نیاز دارد .
خود قرآن میفرماید: به سراغ پیامبر بروید ودستورات خود را از او بگیرید.
پس امامت امری واجب است وبدون ان اصول دین ناقص است اما چرا
· امامت در کودکی
شاید به دلایل زیر امامت امام مهدی علیه السلام در سنین کودکی رخ داده است.
ü امتحان مردم
ü براى اثبات اینکه امامت این شخص از جانب خداوند است؛
ü براى اثبات اینکه مقام و منزلت بر اساس لیاقت است نه بزرگى سنّ
ü از آنجا که تا امام رضا (علیه السلام) امامان را یکى پس از دیگرى به شهادت مىرساندند،
اما
· چرا امام زمان علیهالسلام از همان کودکى در اختفا به سر بردند؟
شکّى نیست که فشار سیاسى بر امام عسکرى (علیه السلام) و کنترل آن حضرت براى دسترسى به فرزندش حضرت مهدى (عج) به حدّى شدید بود که به شیعیان و اصحاب خود سفارش نموده بود حتى کسى در ملأ عام بر او سلام نکند یا با دست به او اشاره ننماید؛ زیرا در این صورت در امان نخواهد بود. (1) کار به جایى رسیده بود که امام عسکرى (علیه السلام) براى ملاقات با اصحاب خود کسى را به سراغ آنها مىفرستاد و مىفرمود: «بعد از وقت عشا در فلان موضع و فلان خانه، در فلان شب جمع شوید که مرا در آنجا خواهید دید.»(2)
با وجود همین فشارهاى سیاسى بود که حضرت نظام وکالت را دنبال نمود تا هم بتواند به نیازهاى مردم رسیدگى کند و هم از گرفتارىهایى که از ناحیه ملاقاتها براى مردم حاصل مىشد، بکاهد.
در این موقعیت حسّاس، امام زمان (علیه السلام) متولّد شد. کسى که حجت خدا در روى زمین بعد از امام عسکرى (علیه السلام) خواهد بود. او دوازدهمین امامى خواهد بود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وعده تولدش را داده که با ظهورش در آخرالزمان زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. کسى که به جهت قیام غیرمترقّبهاش نمىتواند بیعت کسى را بر گردن داشته باشد. آیا چنین امامى نباید از ابتداى ولادت و حتّى از هنگام به امامت رسیدن، از دید عموم مردم و خصوصاً سلاطین جور که درصدد قتل او بودند مخفى باشد؟ هر چند که در میان مردم است وبا آنان زندگى مىکند قطعاً باید این چنین باشد وگرنه برخلاف مصالح کلّى عالم خواهد بود.
1.بحارالأنوار، ج 50، ص 269، ح 34
2.بحارالأنوار، ج 50، ص 304، ح 80
پس برهمگی عزیزان تا حدی ضرورت نیاز به امام آشکار شد پس دانستیم این یک نیاز اساسی برای ماست امام چرا ما هنوز هم پس ازگذر این همه سال ما غافلیم که کلید گشایش همه ی کارهای ما با ظهور امام زمان علیه السلام با میشود، یاشاید هم به این اوضاع خو گرفته ایم ونیازی را در خور احساس نمیکنیم.آری همین است اگر احساس نیاز میکردیم حتی به اندازه جرعه ای آب او میآمد. نمیدانم بگویم وای بر ما یا خوش به حال ما که امام مان برای رسیدن به شیعیانش مشتاق تراست تا شیعیان نسبت به ایشان.
فقط کافی است لحظه ای در دل از عمق جان حضور وظهورش را طلب کنی!
بخواه تا به تو داده شود !
الهم عجل لولیک الفرج

28صفر
سالروز رحلت پیامبر اکرم محمد مصطفی خاتم الانبیاء صل الله وعلیه وآله وسلم وشهادت امام رضا علیه السلام رو به همه شما عاشقان راه امامت وولایت تسلیت میگم.
شيخ صدوق در کتاب کمال الدين روايت مي کند که جابر بن عبدالله انصاري گفت: رسول خدا فرمود: «المهديُّ مِنْ وُلدي، اِسمُـهُ اسمي، و کنيتهُ، اَشبهُ الناس بي خَلقاً و خُلقاً....» مهـدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از فرزندان من، همنام من و هم کنيه من است، او شبيه ترين انسانها از نظر ظاهر و باطن به من است، براي او غيبتي حيرت انگيز رخ ميدهد که امتهايي در ارتباط با آن حضرت گمراه ميشوند، سپس همانند شهاب ثاقب آشکار ميگردد، و سراسر زمين را پس از آنکه پر از ظلم و جور ميشود، پر از عدل و داد ميکند.»
*********************************************************************************
حضرت علي بن موسي الرضا(ع):
الامام ، الانيس الرفيق ، والوالد الشفيق ، والاخ الشقيق ، والام البرة بالولد الصغير، مفزع العباد في الداهية الناد.
امام انيسي است رفيق ، و پدري است دلسوز، امام آن برادري است که چون دو نيمه خرما بهم متصل باشند، و امام آن مادر مهرباني است که به فرزندخردش محبت مي کند، و امام پناه مردم در واقعه هولناک است. تحف العقول، ص 516؛
انتظار دروغین

مثل نسیم آمدنت ناگهانی است
مثل شمیم یاس وجود تو آنی است
انگار دلخوری که ز یاد تو غافلیم
فهمیده ای تو هم که دعامان زبانی است
عاشورا وانتظار
پیوند دو فرهنگ عاشورا وانتظار از دلایل وشواهد متعددی برخوردار است.
1 ) مهدی علیه السلام فرزند حسین علیه السلام
2) مهدی علیه السلام خونخواه حسین علیه السلام
در روایات متعددی وارد شده ، امام باقر علیه السلام در مورد آیه ی " و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل " میفرمایند : مقصود از " من قتل مظلوما " حسین بن علی است که مظلوم کشته شد وما اولیای او هستیم و قائم ما چون قیام کند،در طلب انتقام خون حسین بر میآید ... مقتول حسین و ولی او قائم است. "
3) یاد حسین علیه السلام کلام نخستین مهدی علیه السلام
آنگاه که مهدی موعود ظهور کند ،بین رکن ومقام میایستد وچنین ندا میدهد : " الا یا اهل عالم ! انا الامام القائم ؛ الا یا اهل عالم ! انا الصمصام المنتقم ؛ الا یا اهل عالم ! انّ جدی الحسین قتلوه عطشاناً ؛ الا یا اهل عالم ! انّ جدی الحسین طرحوه عریاناً؛ الا یا اهل عالم ! انّ جدی الحسین سحقوه عدواناً؛
4)یا لثارات الحسین (ای خونخواهان حسین) شعار یاران مهدی علیه السلام
5) یاری حسین علیه السلام ،یاری مهدی علیه السلام
حضرت سکینه علیها السلام نقل میکند : امام حسین علیه السلام شبی در کربلا خطاب به یاران خود فرمود :
"همانا جدم رسول خدا فرمود :فرزند من حسین در زمین کربلا ،غریب وتنها ، عطشان وبی کس کشته میشود . کسی که او رایاری کند مرا وفرزندش مهدی را یاری کرده است وهر کس به زبان خود مارایاری کند فردای قیامت در حزب ماخواهد بود.
6)یکسانی القاب حسین علیه السلام ومهدی علیه السلام
القاب "ثارالله"، " الوترالموتور" ،"الطرید الرشید"، القاب مشترک حسین ومهدی است.
7)زیارت عاشورا
زیارت عاشورا که زیارت مخصوص حسین است در دوقسمت از خون خواهی حسین در رکاب مهدی خبر میدهد: " ان یرزقنی طلب ثاری (کم) مع امام منصور من اهل بیت محمد صلی الله علیه وآله وسلم " ، " ان یرزقنی طلب ثاری (کم) مع امام هدیً ظار ناق بالحق منکم".
8)روز عاشورا ویاد مهدی علیه السلام
اما باقر علیه السلام میفرمایند : یکدیگر را در روز عاشورا این گونه تعزیت دهید : " خداوند اجر ماوشما را در مصیبت حسین بزرگ گرداند وما وشما را ازکسانی قرار دهد که به همراه ولی اش امام مهدی علیع السلام ،طلب خون آن حضرت کرده به خون خواهی او برخیزیم."
9)عاشورا روز ظهور مهدی علیه السلام
امام باقر علیه السلام میفرمایند: " گویا قائم رامیبینیم که روز عاشورا،روز شنبه بین رکن وقام ایستاده وجبرئیل پیش روی او ندا میکند..."
10)میلاد حسین علیه السلام ویاد مهدی علیه السلام
درتوقیع مبارک امام عسکری علیه السلام برای قاسم بن علاء همدانی آمده است که : درروز تولد امام حسین علیه السلام ،این دعا را بخوان : خداوندا!من تورا به مقام مولود این روز میخوانم .اوپیشاز آنکه به دنیا چشم بگشاید وقبل از آن که تولد یابد ،وعده وخبر شهادتش داده شد.آسمان وهرکس در ان بود وزمین وهرکس برروی آن بود ،براو گریه کرد....اوکه در عوض شهادت او ،ائمه از نسل او شدند وشفا در تربت اوقرار داده شد ،فوز ورستگاری با او ،در روز رجوع وبازگشت او وبازگشت اوصیاء ازخاندان او،بعد از قائم آنان وسپری شدن غیبت او میباشد.
11) میلاد مهدی علیه السلام ویاد حسین علیه السلام
شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان مینویسد: " بافضیلت ترین اعمال شب نیمه شعبان که باعث آمرزش گناهان است زیارت امام حسین می باشد. هر که میخواهد روح 124هزار پیامبر با اومصافحه کند،امام حسین را زیارت کند.اقل زیارت آن حضرت آن است که به بالای بامی میرودوبه سمت راست وچپ نگاه کند؛سپس یر به جانب آسمان بلند کند وحضرت را با این کلمات زیارت کند : " السلام علیک یا اباعبد الله ، السلام علیک ورحمه الله وبرکاته ".
12) شب قدر ویاد حسین علیه السلام
شب قدر متعلق به امام زمان است ودر این شب یکی از اعمال مستحبی ،زیارت امام حسین است .شیخ عباس قمی مینویسد: "بدان که احادیث درفضیلت زیارت امام حسین در ماه مبارک رمضان خصوصا شب اول ونیمه وآخر آن وبه خصوص شب قدر بسیار است .از حضرت امام محمد تقی علیه السلام منقول است که هرکه زیارت کند امام حسین را در شب بیست وسوم ماه رمضان مصافحه کند با او روح 124 هزار ملک وپیغمبر که همه رخصت میطلبند از خداوند در زیارت آن حضرت در این شب.
از حضرت صادق علیه السلام مروی است : چون شب قدر میشود ، منادی از آسمان هفتم از بطن عرش ندا میکند که حق تعالی هر کسی را که به زیارت قبر حسین علیه السلام آمده ،آمرزید .
ادامه دارد...
شفاعت شهید
شهيد حميدرضا ملاحسني(يكي از شهداي گمنام مدفون در بوستان نهج البلاغه تهران)در مورد شهيد ملاحسني ايشون از اقوام هستند و قضيه از اين قرار است كه....
سالها بود خانواده منتظر بودند .2 سال پيش برادران شهيد ميخواستند مقبره اي را به صورت نمادين برايي ايشان برپا كنند.كه شهيد به خواب برادر ميايد و ميگويد دست نگه داريد.بعد از 2 سال شبي خواهر شهيد در خواب ميبيند كه در منطقه پونك سردار جنگل تشييع پيكر شهداست و شهيد ملا حسني هم حضور دارد از او ميپرسد شما اينجا چه ميكني؟شهيد ميگويد من آمده ام شفاعت كنم...تمام اينها را... سپس ميگويد من حتي كساني كه در پياده رو راه ميروند و براي تشييع هم نيامدند هم شفاعت ميكنم....

خواهر شهيد هميشه دراین ايام به سر مزار شهيد پلارك ميرود.(شهيدي كه از مزارش بوي عطر پراكنده ميشود)در يكي از روزها بر قسمت سر مزار در قاب بالاي سر در يك عكس برادر خود را كنار شهيد پلارك ميبيند كه بالاي سرش علامت ضربدري وجود دارد.پس از بررسي خانواده شهيد پلارك را جويا ميشود خانواده ايشان ميفرمايند كه شهيد پلارك هر كدام از دوستانشان كه به فيض شهادت نائل ميشدند بالاي سرشان يك ضربدر ميزد و معلوم گرديد كه شهيد ملاحسني از دوستان و همرزمان شهيد پلارك بوده..خواهر شهيد ملاحسني ، شهيد پلارك را به بي بي دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) قسم ميدهند كه به برادرم بگو يه نشانه اي چيزي از خودش به ما بدهد...كه بعد خواهر شهيد خواب ميبيندكه شهيد ميگويد من در بوستان نهج البلاغه در رديف وسط هستم.در تاريخ 12 دي امسال هم مراسم تعويض سنگ قبر ايشان انجام ميشود بياييد كه قرار است همه را شفاعت كند.....
برگرفته از وبلاگ نردبام آسمان (نقل شده از سایت پلاک شهادت)
عاشورا وانتظار
مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف ، ادامه حسین است و" انتظار " ادامه ی عاشورا وبرآمده از آن است. مهدی فرزند حسین است وفرهنگ انتظار برآمده از فرهنگ عاشورا وانتظار حسین دیگری را کشیدن . این دو پیوندی دیرین ومستحکم با یکدیگر دارند.
یکی پشتوانه ی فرهنگی وزمینه ساز برای دیگری است ،
یکی رمز حیات شیعه است ودیگری رمز بقای آن.
یکی رمز قیام وبه پا خاستن شیعه است و دیگری عامل حفظ واستمرار آن،
مهدی وارث عاشوراست همچنان که حسین وارث پیامبران است،
عاشورا دریچه ای به انتظار است وانتظار تجلی آرزوها وآمال کربلا.
فرهنگ عاشورا دست مایه ی اساسی ومایه ی شکوفایی وبالندگی منتظران مهدی در عصر انتظار است.
پیوند " عاشورا وانتظار" و" حسین ومهدی " پیوند "والد " و " ماولد " و نور علی نور است .
انتظار ،کربلایی دیگر است به وسعت همه جهان ومصاف حق وباطل است در زمانی دیگر،با این تفاوی که این بار حق پیروز است وچهره باطل ،برای همیشه دفن میشود .انتظار همان کربلا است در وسعت همه زمین ودر مقطع دیگری از تاریخ .
در این مقطع فکرهای رشید از هر فرقه وملتی گلبانگ دعوت مهدوی راکه باساخت وفطرت انسان ها همگون است لبیک میگویند.
انتظار ثمره کربلا است .بدون کربلا انتظار بی معناست .یاران مهدی همه کربلایی اند ودر فراز وفرود تاریخ ،غربال شده وآبدیده اند .مگر میتوان بی عاشورا ،انتظاری دیگر داشت؟ انتظار بی عاشورا انتظاری بی پشتوانه است.
" عاشورا " انتظار برآورده نشده شیعه است، و " انتظار" عاشورای برآورده شده شیعه.
حرکتی جهانی وبه وسعت آمال همه ی انسان های تاریخ ،پشتوانه وعقبع ای میخواهد به استحکام کربلا که هرگز به سردی وخاموشی نگراید.
انتظار ادامه ی عاشورا غدیر وبعثت است .وظهور روز فرج ومخرج حسین است و ثمره خون او که در شریان تاریخ به جوش آمده است .
" انتظار " بشارتی است به حق بر هم هی درد ها وآلام شیعه در کربلا وتاریخ .
مهدی ،همان کسی است که باری را که حسین در مسیر کوفه در کربلا به زمین گذاشت به کوفه میرساند.
مهدی پرچم افتاده حسین را برخواهد افراشت وآرمان های بلند اورا تحقق خواهد بخشید. مهدی بذری را که حسین در کربلا کاشت ودیگر امامان آن را بارور کردند وخودش در دوران غیبت به حراست آن همت گماشت ،با دستان پرتوانش غرس خواهد کرد .
انتظار وعاشورا دو بال پرواز شیعه است. اگر این دو نبود چشمه غدیر میخشکید.
این پیوند های روشن وگویا از نگاه نا محرمان نیز مخفی نمانده است تا آنجا که میگویند :
" شیعه با دو نگاه همراه است :" نگاه سرخ و نگاه سبز عاشورا وظهور با الهام از یکی انقلاب میکند وبا دیگری آن را استمرار می بخشد .
برای ما دور ماندگان از صحنه عاشورا یک راه بیشتر نمانده وآن ثبت نام در کلاس انتظار ودر آمدن در خیل منتظران است که حقیقت انتظار همان در خیمه حسین بودن است آنان که در کربلا چکاچک شمشیرها را نچشیده اند باید مرارت انتظار را به جان بخرند .
"عاشوراییان پیمان خود را به اخر بردند ومدویان با کوله بار فرهنگ شهادت چشم انتظارند تا ان عهدی که باخدا ورسول بر پاسداری از حرم وحریم ثارالله بسته اند به انجام برسانند:
" فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر " (احزاب آیه ی 23 )
هشتم ونهم محرم
روز هشتم محرم
" کوفه "
شهر کوفه خجل و شرمگین از مردم خویش در بهت و سکوت فرو رفته است.
در کاخ عبید الله شیطان همه امور را در دست گرفته وهر فرمانی که می خواهد از دهان او صادر می کند. آخرین فرمان این است : بر حسن و یارانش بتازید آنها را بکشید و اجسادشان را زیر سم اسبان لگد مال کنید. سر حسین را نیز بر نیزه کنید و به کوفه آورید . شمر بن ذی الجوشن نامه عبید الله را می گیرد و به طرف کربلا حرکت می کند.
روز نهم محرم
" کربلا "
روز , روز تاسوعاست و شب , شب عاشورا , فردا تمت انتظار ها به پایان می رسد .
در میان خیمه های امام حسین علیه السلام جنب و جوشی عجیب است یکی سلاح خود را برای جنگ آماده می کند . دیگری مشغول عبادت و مناجات با پروردگار است. آن دیگری قرآن می خواند.
هر چند لحظه گروهی از جاسوسان عمر سعد , به پشت خیمه ها می آیند تا از اواضاع امام حسین علیه السلام و یارانش با خبر شوند. بر لبان امام آیه ی شریفه " و لا یحسبن الذین ... " جاری است.
ششم وهفتم محرم
روز ششم محرم
" کربلا "
کربلا در تب داغ خورشید می سوزد همه در انتظاری سخت به سر می برند.
دشمن برای جنگیدن با امام حسین علیه السلام لحظه شماری می کند ." آیا این ها همان مردمی هستند که صدها نامه برای امام حسین علیه السلام فرستادند وبا او بیعت کردند؟!."
روز هفتم محرم
" کربلا "
پانصد سرباز مسلح به نیزه و شمشیر و کمان در اطراف رود فرات کشیک می دهند .
ای پسر سعد ! من آب را بر یهود و نصارا حلال کرده ام اما بر حسین و اهل بیت او حرام می کنم.
آب فرات را به روی آنها ببند و نگذار یک قطره آب بچشند .
سوم چهارم وپنجم محرم
روز سوم محرم
" کوفه "
عبید الله بن زیاد : " ای پسر سعد ! دستور این است: با حسین بجنگ و او رابکش."
- عمر سعد: " ای امیر ! مرا از این کار معاف کن ."
- عبید الله : " مگر حکومت ری را نمی خواهی ؟"
- عمر سعد : " من همیشه آرزو داشتم که حاکم ری بشوم. اما... اما یکشب به من مهلت بدهید تا کمی فکر کنم."
- قاصدی به نزد امام حسین علیه السلام فرستاد تا از نیت او با خبر شود.
- امام حسین علیه السلام به قاصد عمر سعد گفت: " اهل دیار شما برای من نامه های بسیار نوشتند و از من خواستند تا به کوفه بروم . حالا اگر از آمدنم منصرف شده اید, بر می گردم و می روم. "
روز چهارم وپنجم محرم
" کوفه "
عبید الله بن زیاد : " به شبث بن ربعی بگویید به کاخ بیاید. ا. جنگجو و تیر انداز ماهری است و باید به لشگر عمر سعد بپیوندد. "
شبث بن ربعی : " ای امیر ! من بیمارم و نمیتوانم در جنگ شرکت کنم . "
عبید الله بن زیاد : " بیماری را بهانه نکن و با حسین بجنگ. پاداش خوبی به تو داده خواهد شد."
شبث بن ربعی : " چاره ای نیست. از پاداش امیر عبید الله نمی توانم چشم بپوشم. "





یا رب آن طلعت زیبا ز پس پرده غیـــــــب